اون جنازه برادر نازنین بود .
کلا داستانش اینکه که خواهر ایرج سعی داره فراموشی ایرج رو از بین ببره و قاتل پدرش رو پیدا کنه .
نازنین دختر ایرجه ، حمید شوهر خواهر ایرجه و...
فاتل هم بیژن شوهر منیر هست .
اخرش هم ایرج الزامیرش خوب میشه و بیژن که همون شمسه دستگیر میشه میره داخل زندان ، نازنین و قراب هم ازدواج میکنن .
حمید الزامیر میگیره
سعی کردم خیلی کامل بگم 😂