شكوه از پيله مكن،پروانگي آغاز كن..!🌱🦋یه دختر ۲۱ساله، احساسی،آروم و زودرنج تشریف دارم 🥰😌عاشق طبیعتم و روحم رو تازه میکنه✨️🌻همه ی ماگاهی خسته میشویم، میرنجیم، ناامیدی را تجربه میکنیم و حساسیتهایی داریم. اینچیزها بخشی از صفاتِ انسانیِ ما است. مانمیتوانم از «انسان بودن» انصراف بدهیم🧚♀️💕☁️
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.
دریغ است ایران که ویران شود کنام پلنگان و شیران شود . نژاد پرست نیستم ولی از ورود بیش از اندازه افغانی ها اعتراض دارم چند سال بعد اینجا همش میشه افغانی زبانمون میشه فارسی دری اسما میشه افغانی .... باور کنید
منم بدون پف میپسندم ولی مدلی که گذشاتید خیییییییلی برای سلیقه من شلوغه
بله پروفایل خودمم اسم کاربری من اسم یه تناقض هست که اسمش رو از فیلسوف فرانسوی آقای ژان بوریدان گرفته.به موقعیتی میگن که فرد بین دو انتخاب عقلانی یا عقلایی گیر میکنه و غالبا انقده بین انتخاب ها تعلل میکنه که هر دو فرصت از دست میره . همه ما توی زندگی بارها توی این موقعیت بوده ایم و تجربه اش کرده ایم.
بشقاب که آرایش مارا نتراشی ... ( اشرف حجت زاده! )😁 /// خدا یکی زن یکی بچه یکی یکی یکی 🥰 نه به تک فرزندی /// خوشگل خانومای زیر ۱۸ سال لطفاً کامنت های منو ریپلای نزنید من برای تبادل با بزرگسال ها میام سایت ❤️ /// اللهم عجل لولیک الفرج 🌱
منم بدون پف میپسندم ولی مدلی که گذشاتید خیییییییلی برای سلیقه من شلوغه
شلوغ نیست که😅
شكوه از پيله مكن،پروانگي آغاز كن..!🌱🦋یه دختر ۲۱ساله، احساسی،آروم و زودرنج تشریف دارم 🥰😌عاشق طبیعتم و روحم رو تازه میکنه✨️🌻همه ی ماگاهی خسته میشویم، میرنجیم، ناامیدی را تجربه میکنیم و حساسیتهایی داریم. اینچیزها بخشی از صفاتِ انسانیِ ما است. مانمیتوانم از «انسان بودن» انصراف بدهیم🧚♀️💕☁️
منم دوست دارم یقه اسکی باشه خوشگل تره با یه پاپیون مشکی
دوستی ممنوع❌زهره هیچ وقت تورو نمیبخشم❌ دوست صمیمیم بود سالیان سال باهام خوش بودیم سوار لاک پشت بودیم😏😁 یه روز از روزها زمستون بود سوز سرما بود زهره میخواست ازدواج کنه بره خونه بخت در پوست خودش نمیگنجید زهره در مطب دکتری کار میکرد منم بیشتر وقتهای استراحتش میرفتم پیشش یه روز که من اونجا بودم از غذا دکترم زودتر اومد مطب وقتی ما رو با هم دید گفت دوست داره ازدواج میکنه تو نمیخوای ازدواج کنی من گفتم نه فعلا ناگهان زهره حرف خیلی خیلی سنگینی زد که من در جای خودم خشک منگ شدم وای وای هنوز که هنوز باورم نمیشه زهره گفت گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه پیف پیف این تازه یه حرف سنگین شه چه سو استفاده های که از من نکرد میدونست دوستش دارم هر کاری بگه انجام میدم نصف عمرمو حروم زهره کردم که بعد دربیاید بگه میخواستی نکنی میخواستی نیایی اشکالی نداره زهره من خدایی دارم ولی خیلی خوشحالم که باهات کات کردم دیگه تو زندگیم نیستی تنهایی خیلی بهتر یه دوست نامرد بی وجدان داشته باشی حالا من دستم به گوشت رسیده منم میگم پیف پیف بو میده 😏😁😜☺️ زهره با دوست های خانوادگیش خیلی زود صمیمی میشد شب ها خونشون میموندن چون شوهر داشتن میدونست لاس بزنه با شوهراشون لاس زن قهاری بود ولی چون من شوهری نداشت حق موندن تو خونشونو نداشتم یه بار امتحانش کردم رد شد غیر مستقیم من مامانمو از خونشون بیرون کرد چون شوهری نداشتم که باهاش لاس بزنه واقعا برای خودم متاسفم با همچین کسی دوست بودم کسی بعد از ازدواج 180درجه عوض شد هم شوهر داشت هم. دوست پسر وای اصلا باورم نمیشه زهره ی من میشناختم یروز به این نقطه برسه 😐😏 میگویند تنهای پوست آدم را کلفت میکند میگویند عشق دل آدم را نازک میکند میگویند درد آدم را پیر میکند و من امروز گرکدن دل نازکی هستم که پیر شده است...😑😐😧😔