چند وقت پیش یه مطلبی تو ایسنتا خوندم یه اقاعه مشکلشو گفته بود تا نظر بدن
میگفت به مادرم گفتم یه دختر خوب پاک و... برام پیدا کن
یه دختر چادر باخانواده خوب معرفی شد ازدواج کردیم میگفت بعد ازدواج هرروز یه داستان داشتیم میگفت چرا تو خشن نیستی چرا منو نمیزنی
میگفت انقدر بهم فشار اورد یبار زدمش بیهوش شد پاشد گفت ایول مرد چه خشنی تو جووون😂😂😂
میگفت لباسای مختلف میخرید میگفت اینارو بپوش و بیا برا... مثلا لباس سرباز دکتر و...
میگفت ما از هر شغلی یه لباس تو خونه داریم
خدامنو ببخشه انقدر خندیده بودما😂