من و دوستم تو زیر زمینی که تمیز خوب بود بازی میکردیم یکدفعه احساس سردی کردم رفتم دستشویی و جیغ زدم مامان مامانم زود اومد گفت چیشده دوستم من گفت چی شده گفتم داره ازم خون میاد مامانم گفت مبارکه دوستون گفت مبارکه بعد ۱ ساعت دوستم پریود شد دوتایمون نوار بهداشتی گذاشتیم من ۱۱ سالگی اونم همینطور
وااااا
چه با هم
هماهنگ
تو یه روز؟😐
باهم شدین؟چه جالب!
منم ت دستشویی خونمون دیدم
ب‌مادرم گفتم
اولین چیزی ک گف ، این بود ک با پسری رابطه نداشتی؟؟؟
اون موقع پنجم میخوندم💔
ی ساعت بعد چطور اونم شد ....
منکه دیوونه بودم فک میکردم هر چی سن بیشتر باشه با کلاس ترِ روم نمیشد به کسی بگم تا ی مدت بلد نبودم پد بزارم بر عکس میزاشتم هلاک شدم
حالا خدا خیری بده خواهر بزرگم را گاهی من میفرستادم مغازه براش پد بخرم میدونستم همچین چیزی هست
۱۳ سالم بود
من یادمه شلوارک سفید پوشیده بودم و لک شده بود نفهمیده بود دیگه بابام دیده بود به مامانم گفت منم نشستم گریه کردم برام کادو خریدن
استارتر یه داستان میگفتی حدقل قابل باور کردن باشه !
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
