کیاخانواده ی شوهربه خونه شون نمیان؟من۱۴ساله عروس این خونوادم دوتاجاری دارم اونافامیلن ولی من غریبه م وانتخاب همسرم هستم جاری هاکه ازاول بنای ناسازگاری گذاشتن بهم حسودی میکردن ومنوازچشم همه ی فامیل انداختن ولی نمیدونستم حسودیشونوبعدامتوجه شدم.
جاری هام بامادرشوهروپدرشوهرتوی یه ساختمونن ولی من جداهستم اصلابه خونه ی من نمیان اولهای زندگیمون می‌اومدن ولی کم.ولی بعدااصلادیگه نیومدن همشون هم نزدیکنا فقط یه کوچه فاصله داریم .حتی مادرشوهرم هم نمیادیه سری بزنه یه نیم ساعت بشینه .خونه ی دختراش میره .جاری هام هم چندسال پیش یه مدت خونه ی جداگرفتندولی مادرشوهرم هرروزبهشون سرمیزدهرروز.حالاهم که باهمن
ولی به خونه ی ما مثل غریبه هاسالی یه باروقت عیدنوروزوعیدفطرمیاد اصلاوقت های عادی یه سرنمیزنه شااایداونم یه بار بیادحالا😔.واقعاموندم چرابااینکه دوسشون دارم ودوس دارم رفت وآمدکنن چرادلشون بامانیس😒.من هیچ بی احترامی هم بهشون اصلانمیکردم وقتی می اومدن.هیچ بدی هم درحقشون نکردم.من تاپارسال خونه ی همه ی خواهرشوهرام میرفتم مثلاناهاربابچه ها میرفتم یاشام باخانواده.ولی اونابازنمی اومدن به شوهرم میگفتم ماواسه چی میریم درحالی که اونااصلایه سری به مانمیزنن اصلابه یادمانیستن مگه ما ازگشنگی میریم خونشون که اونانمیان .شوهرم هم میگفت خوب نیان توبرو واسه چی میخوای اونابیان.منم ناراحت میشدم یه مدت بی خیالشون میشدمونمیرفتم ولی دوباره ادامه میدادم رفت وآمدو.دوباره ناراحت میشدم تعطیل میکردم دوباره میرفتم 😑.به خدا اصلانمیدونم فازشون چیه توی دلشون چی میگذره راجب من چطوری فکرمیکنن .توروخدافقط نگین دوری ودوستی یابه درک نمیان رفت وآمدنکن چون مجبورم حداقل خونه ی پدرشوهرم برم که جمعه هاهمشون جمعه اونجا ماهم میریم
من مشکلات زیادی بااین خانواده دارم فعلامیخوام این مشکلویه جوری حل کنم یه راهی بگین که سروته قضیه رودربیارم بدونم واسه چی نمیان ایرادازکجاس
