آره هیچی دیگه دارم میگذره 💔
بخاطر وصیت پدر بزرگ بی پدرم
پدرم مجبورم کرد با پسرعموم ازدواج کنم نذاشت به کسی که دوسش دارم برسم عشقمم شب عقد من خودکشی کرد و مرد منم مشکل اعصاب پیدا کر م و کارم به تيمارستان و بستری شدن رسید پسرعمومن طلاقم داد بحث شیش سال پیشه