تک تک آرزوها و رویاهات روز به روز محو تر میشه و فقط مشکلات جاشو میگیره انقدی که حتی دیگه با مردنم نمیشه خوب شد کلا کاش از اول وجود نداشتم و تصویر محوی بودم مثل وقتایی که خوابی اما خوابی نمیبینی
اگه جوابتو ندادم بدون در حد هم کلام شدن هم نبودی...همجنسگراها ریپ نزنید و تو تاپیکم نیاید ممنون
به زور منو بردن سر سفره عقد با پسرعموم...عشقم شب عقدم خودکشی کرد دنیام سیاه و تار شد تو تيمارستان بستری شدم و طلاقم داد و الان زن و بچه داره و من موندم و یه سنگ قبر سرد که همه آرزوم توش خوابیده..😔💔دروغه که میگن خاک سرده..