مامان من خ مهربونه اما ناخواسته بهمون آسیب زده و میزنه قبلا تو فرصت های طلایی زندگیمون که میتونست خیلی کمک کنه نه تنها کمک نکرد بلکه آسیب زد
و حرفایی میزنه که همش دو دوتا چهارتا میکنه با اینکه سنش خیلی زیاده هنوز تو مادیاته
میاد مشکلات زندگی ما رو برای بقیه تعریف میکنه
و باعث میشه دیگران اجازه بدن به خودشون تو زندگی ما دخالت کنن
من مدتی هست که مجبور شدم باهاش قطع ارتباط کنم چون وقتی باهاش هستم تحملم سر میره و دعوامون میشه
حالا از طرفی دلم براش میسوزه