سلام دوستان اول یه چیزی در مورد خودم بگم من کلا دختری نیستم از موفقیت کسی حسودیم بشه به خدا همیشه وقتی دوستا و همکارام یه موفقیت دارن من خیللیییییییی خوشحال میشم همیشه هولشون میدم به سمت موفقیت وقتی یه چیز میخرن از ته دلم ذوق میکنم (ماشین - طلا - خونه و... ) وقتی به خودشون میرسن کلی بهشون انگیزه میدم و میگم خیلی قشنگ شدی و... اولین بار که از مقایسه درد کشیدن رو تجربه کردم وقتی بود که ازدواج کردم حالا چرا ؟ بخاطر رفتارهای سمی مامان همسرم قشنگ تخصص زیرزیرکی ادما رو به جون هم انداختن داره ،به جز این پدر همسرم با اینکهههههههه خیلیییییییی دوسش دارم از این آدمایی هست که مقایسه میکنه زیاااااااااد آدما رو با هم و هی میزنه تو سرت و ... حالا من خودم شاغلم درامدمم بد نیست الهی شکر بعد من قبل از اینکه عروس این خانواده بشم همه خانومای خانواده خانه دار بودن و اصن یه دلیل مخالفتشون این بود میگفتن نه اینو نگیر چون شاغله و زن نباید کار کنه حالا از جاری و خواهر شوهر همههههه شاغل شدن ، بعد جاریم الان هم انلاین شاپ زده هم بیرون کارمیکنه من پیش خودم دارم حسودی میکنم و حالم بده نکنه این خیلی پیشرفت کنه بعد دوباره بزنن تو سر من با اینکه میدونم حالا حالاها مونده این به درامد من برسه ها ولی بازم حرصی میشم خیلی ناراحتم دلم میخواد به این قوم اهمیت ندم راه خودمو برم زندگی خودمو بکنم ولی بازم از حس این رقابتی که باهام برداشتن باعث میشه بهم بریزم