2733
2734

حس میکنم بچه ها بعدا ک بزرگ میشن دوسدارن ب جایگاه شغلی پدرو مادرشون افتخار کنن و من بااینکار در حق بچم ظلم میکنم 

چون خودمم اینطور بودم از وقتی یادم میاد تو مدرسه باافتخار میگفتم مامانم معلمه یا پدرم کارمند بانکه 

یا وقتی پدرم با ماشین مدل بالا میومد دنبالم بیشتر حال میکردم 

الانم نمیتونم خودمو قانع کنم خونه دار بشم😔😔😔 هی آزمونای استخدامی میدم تا نمونم خونه 

از اونورم همسرم میگه بچه دار بشیم😔😔

تا مهر ۱۴۰۳ قطعا معلم میشم و میرم سرکار با خودم عهد بستم تا ب رویاهام نرسم بیخیال نشم 🤝♥️

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

حالا من برعکس از اینکه مادرم شاغل بود دوست نداشتم هیچوقت کنارم نبود الانم نیست برعکس دوستا و همسایه هامون مادراشون همیشه کنار بچه هاشون بودن و هنوزم هستن فامیلای ما با چه ذوقی تعطیلات میرن خونه مادرشون من اصلا دوست ندارم چون مادر باید کنار دخترش بمونه حالا پسرا زیاد وابسته نیستن شیطونن و دوست دارن با دوستاشون برن بیرون. ولی من دختر کم رویی بودم دوست داشتم مادرم کنارم باشه اما نبود از اینکه از من میزد تا به دیگران برسه حسودیم میشد هنوزم نتونستم ببخشمش چون هیچوقت حس نکردم مادر دارم از ۳ سالگی با گریه منو میبرد مهد کودک بعد از اون هم من صبحا بیدار میشدم مادرم نبود خونه سوت و کور بود خیلی تنهایی کشیدم جوری که الان اصلا دوست ندارم کسی بیاد خونم حتی مادرو پدرم ازهمه ادمها بدم میاد چون همسایه ها دقم میدادن که مادرت نیست و جلوی من بچه شونو بوس میکردن حسودیم میشد کاش مادرم بین شغل و من یکی رو انتخاب میکرد من که راضی نبودم و نیستم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز