سال دوازدهم درس نخوندم کارنامم وقتی اومد رفیقم خونمون بود داییام زنداییامم بودن
وقتی مامانم کارنمو گرفت جلو همه بد باهام برخورد کرد خیلی بد شاید چیزی نباشه برا شما ولی برا یه دانش اموز ک همش تو فاز درس و مدرسه هست بد بود واقن صدای شکست قلبمو میشنیدم
نه کم نیاوردم گفتم میخونم تا این اتفاقو تبدیل به خاطره کنم بدشم بشم الگو
برام دعا کنید هرکی ک اینو میخونه برام دعا کنه 6 روز دیگ کنکورمه 7 ماه از جونم مایه گذاشتم
خدا بهم جواب زحماتمو بده