سلام بچه ها من و شوهرم با مادرشوهر و پدر شوهرم یجا زندگی میکنیم اونا خیلی با احترامن خداروشکر و اذیت نمیکنن
امروز صبح سر صبحانه زیاد صحبت نکردم و وقتی رفتم اتاق شوهرم گفت مامان میگه چرا اخم کردی چیشده مگ؟
منم خودم متوجه اخمم نشده بودم ولی میدونستم حالم گرفتس چون نزدیک پریودمه گفتم هیچی والا
الان ک فکر میکنم مثل همیشه نبودم و حتی صبحونه خوردنی تعارف نکردم
اعصابم خورده الان دانشگاهم نمیدونم چجوری از دلش در بیارم اخه زن خوبیه
موقع رفتن گفتم مامان کاری نداری گفت نه
در حالی ک همیشه تا دم در میومد حس میکنم ناراحتش کردم
ب نظرتون چجوری از دلش در بیارم؟؟
