من با پسری ۳ ماه پیش اشنا شدم به قصد ازدواج با واسطه دونفر اول رابطه ما خیلی متفاوت تر از بقیه بود بقیه رابطه ها اوایل رمانتیک و عالیه ولی برا ما نه یه جورایی ساده حرف میزدیم انگار دوستیم باهم یه ماه اول یکم بد گذشت با جنگ و دعوا چون اخلاقای همدیگرو بلد نبودیم کم کم بهتر شد ولی اصلاااا من باهاش راحت نبودم اونم همش میگفت تروخدا باهام راحت باش خجالت نکش و اینا تو ماه دوم دیگ سعی کردم خودمو یکم راحت کنم راحت بودنمم در حد گفتن جمله عزیزم و عشقم و منم دوست دارم همین اصلا نمیدونستم وقتی حرفی برا گفتن نیستن چجوری باهاش حرف بزنم چجوری اونو سمت خودم بکشم بیشتر دورش میکردم اون فکر میکرد من مغرورم ولی اینجوری نیست
الان دیگ چند روز دیگ داره میشه چهار ماه دیروز در کل شبانه روز پنج تا پیام بهم دادیم نمیدونم چیکار کنم رابطمون خیلی گرم و صمیمی بشه اون خیلی دوسم داره منم دوسش دارم ولی رابطمون زیاد اوکی نیست چون از اول نبود
من فکر میکنم تقصیر خودشه اول باهام گرم برخورد نکرد اونم خشک و رسمی حرف میزد