مدرسه
دلیلش اینه ساعت چهارم و نیم داداشم ترقه ترکونده بالای سرم از شدت ترس و شوک از اون موقع تا حالا عین جغد نشستم🤡
شوهرم دم رفتن سرکار زد فن دسشویی رو ترکوند از صدای اون بی خواب شدم 😩
هیچی حساسم روی سرصدا ،تا سرو صدایی بیاد ازخاب بیدار میشم خابم نمیبره
یه بنده خدایی هم که بااینکه میدونه من اینجورم اومده شارژرمو از بالا سرم برداشته بیدار شدم خابم نمیبره دیگه ، عصبیم به شدت الان
دوباراجازه دادم ازشارژرم استفاده بشه اینجور شد ، دیگه نمیزارم شارژرم بردارن قایمش میکنم
شوهرم میخواست بره سرکار بس که پیس پیس عطر زد بیدار شدم حالام دیگه خوابم نمیبره لباسشویی روشن کردم
یه ساعت دیگه میخام برم آزمایش بدم ترسیدم بخابم خواب بمونم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
36 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
