سلام دوستان من بادوران عقد ۸ساله ازدواج کردم و ۸ماه عقد بودیم و بعد عروسی کردیم ... اوایل جلوگیری داشتیم ولی بعدش دیگه میخواستم اقدام کنیم برای بچه و متاسفانه همسرم رضایت نمیداد و میگفت فعلا بچه زوده و هرسال وعده ی سال بعد مثل تمام زن و شوهرها اختلافاتی داشتیم ....شرایطی شد که دیگه هردوطرف از خانواده ی هم بریدیم و رفت وآمد نداریم....شوهرم منو مسافرت نمیبره یا خیلی دیر به دیر تازگی ها بدتر شده هیج جانمیبره اجازه نمیده بچه دار شیم من دیگه نمیتونم تحمل کنم واقعا بچه میخام سنم رفته بالا ۳۲ ساله میشم همین چند وقته و همسرم ۳۸ ... ولی بازم همچنان با وجود تموم راهنمایی هایی که از دوست وآشنا و همکاراش کردن و ادعای دوس داشتنش و اینکه بهش گفتم بدون بچه نمیتونم دیگه... بهش بازم حرف خودشو میزنه امشب دوباره سر این موضوع عصبانی شدم و دعوا کردیم و گفتم طلاق میخام میگه توافقی نخوای باید خودت بری درخواست مهریه بدی و ازین حرفا بعدم گفت میخام از دس دیوونه ای مثل تو راحت شم
...بنظرتون چیکار کنم ؟باید مهریه مو بزارم اجرا؟ میدونم که کلی نقشه میکشه برام سر این قضیه تازه کارمنده و فقط یه حقوق بخور نمیر بیشتر نداره خونه و هیچی نداریم گه ازش بخوام بگیرم...دوسش داشت ولی دیگ واقعا هسته شدم ....له کرده غرور و احساس مو
ناراحتی من اصلا براش مهم نیس