قلبها دست خداست. اونقد. دیدم. دختر با معلول با مورد عالی ازدواج. کرده. خدا بخاد میشه قلبها دست خداست بخاد که یکی بیفته. تو. دل یکی میفته
عزیزم. سایت تبیان. زیر نظر دولت هست مجانی تبت نام کن تو. شهرتون. راوی ازدواج. صلواتی هست بسیج. مسجد حتماپبدا کن من. سایت تبیان. برا یه دختر 47 ساله که ناشنوا بود ثبت نام. کردم چند ماه معرفی کردن. ازدواج. کرد موردش هم. خوب بود برا یکی سن بالا ثبت نام. کردم. با یه کارخونه. دار ازدواج. کرد. فقط. نصف شب برو. در خونه خدا باش صحبت. کن خدا معجزه میکنه شک. نکن. من. خیلی ها را دیدم. همسایه ما رفته. یه دختر معلول. گرفته حالا خودش همه. چی تموم. یعنی ثروت.قیافه خونه. ماشین. ولی دختر بنده. خدا سواد درست نداشت بند 12 جوشن.کبیر برا ازدواج.عالیه یکی برا. دختر خوند سر هفته آمدن. خواستگاری