دیشب تو مهمونی یه مسئله ای پیش اومد که

منم همینو میگم 😄 برای همین میگم حق با اونا بود نه خواهرم 

من شیش ماهه با خواهرم قهرم ،حرف منطقی سرش نمیشه

نمیدونم ،من که دخالتی نداشتم فقط بیننده بودم ،جالب اینجاست که پافشاری میکنه رو‌حرفش ،دیشب یه لحظه اومدم بگم خواهرم کلا خودخواهه گفتم جلوی داماد جدید زشته 

والا من زورم نمیرسه ،شیش ماهه باهاش قهرم ،انگار آدما ازدواج میکنن خودخواه میشن

دیشب مراسم پاگشای یکی از اقوام بود که ما دعوت کرده بودیم ،خواهرمم دعوت کردیم ،خواهرم زودتر ازدواج کرده بود ولی برای مراسمش ااونارو دعوت نکرده بود( خواهرم اجازه نداد دعوتشون کنیم) ،اونا هم متقابلا برای مراسم دخترشون دعوتمون نکردن که از نظرم حق داشتن 

بعد دیشب خواهرم برگشت گله کرد که چرا مارو دعوت نکردین تا رسید کفت 😐 اوناهم شروع کردن که شما اول مارو دعوت نکردین که من تو اشپزخونه بودم دیذم صدا رفته بالا 😄 گفتم بابا تموم شده بیخیال شین ،هنوز هردوتا خانواده دوتا دختر دارن ،سر ما تلافی میکنیم و هردو همدیگرو دعوت میکنیم ولی مهمونمون برگشت گفت به نظرت حق باکیه ...من موندم چی بگم گفتم قطعا حق با مهمونه ولی یه کوچولو هم حق به خانوادم میدم و بهتره کشش ندیم ...ولی کدورتا بازم باقی موند

امیدوارم ،به نظر میومد حل نشه ،هردوطرف زیادی گله کردن و معلوم بود که ناراحتن ،کاش بیشتر گذشت داشتن آدما

نخوندی من چی نوشتم وگرنه اینو نمینوشتی 😂 منم طرف مهمون رو گرفتم،یاد بگیریم زود قضاوت نکنیم 

اوکیه ،بالاخره برداشت ها متفاوته