2733
2739
خب قبل اینکه بخوابید ب طرفتون بگین  از9خبری ازت نبوده نگران شده عصبی شده   اگه مردی ک. حق ...

طفلک مردا😂

کسی قدر دل پاک مونه هرگز نمیدونه /مو موسی هم بشُم آسیه از آبُم نمیگیره/ نفهمیدو نمیفهمن مُنو دردِ مونه اینجا /مو خط دکتُرم خالو کسی قابُم نمیگیره🍀


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

من باشم مینویسم خواب بودم 

جواب چرت و پرت بده اگر زنگ زد کامل میرینم بهش

بی تربیت همه رو مثل خودش میبینه

 لطفا لایک نکنید♥️🌸  نه تو می مانی،نه اندوه و نه هیچ یک از مردم این آبادی به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم خواهد رفت آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...🤍🕊
بخدا اعصابم خرد شده الانم چشمام خوابه و گیجم اما نمیتونم بخوابم فرا هم شش و نیم باید بیدار بشم برا م ...

آدما وقتی ازدواج میکنن طرف آدم مشکل داری از آب درمیاد بخاطر هزار تا دلیل مجبور میشن بمونن توی اون رابطه

اما شما که تعهدی ندارید موندن و تحومل کردن این آدم واقعا عجیب بنظر میرسه!

رابطه تون رسمیه؟

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤
2738
مرد انقد لوس ندیده یودم فوقش میگه نگرانم کردی 

اره بابا خوب خیلی خیلی سابقه داشته زود بخوابم طبیعیه براش زود خوابیدم.. چون میدونه خیلی وقتا فیلم  دارم حتی میبینم جلو تلویزیون همون سر شب خوابیدم چون تنهام خیلی این اتفاق میفته زود بخوابم 

خانمم ولی همش تا پیامش میاد استرس میگیرم که نکنه کار اشتباهی کردم بخواد دعوام کنه 

شما یه تراپیست برو حتما

تو این رابطه داری روحتو تخریب میکنی

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤
شما یه تراپیست برو حتما تو این رابطه داری روحتو تخریب میکنی

عزیزم نمیدونم چرا خمش میخوام بمونم اثبات کتم من خوب هستم و اثبات کنم وفادارم و تاییدیه بگیرم و انگار میخوام قبل رفتنش حداقل قدرشناسی کنه بره

اره بابا خوب خیلی خیلی سابقه داشته زود بخوابم طبیعیه براش زود خوابیدم.. چون میدونه خیلی وقتا فیلم&nb ...

پس گور باباش... کسی که بهت اعتماد نداره و بهت آرامش نمیده از زندگیت حذف کن‌ انقد دلم تنگ شده برای زندگی مجردی خونه مجردی. لذت ببر

امسال میشم physiatrist :)
من باشم مینویسم خواب بودم  جواب چرت و پرت بده اگر زنگ زد کامل میرینم بهش بی تربیت همه رو مثل ...

عصری همین کلمه ریدم شما اومد به زبونم و گفتم ریدم به هر چی استرسه ...بعد بهم میگه وقتی میخوای اینکارو بکنی مردم س....و..ر..ا..خ رو میبینن و هدف میگیرن و حرفه‌ای بسیار زشت تر میزنه بهم که خودم خجالت میکشم اینجور میگه 

عزیزم نمیدونم چرا خمش میخوام بمونم اثبات کتم من خوب هستم و اثبات کنم وفادارم و تاییدیه بگیرم و انگار ...

فکر میکنم این به کودکی و تجربیات بچگی ربط داره

اصطلاح علمیش رو یادم رفت

ولی توی یکی از این پیج های تراپیست ها توضیح میداد که این جریان از یه خلا عاطفی در کودکی نشات میگیره

پیج تراپیست هایی پست های اینطوری میزارن رو پیدا کن یکم پست هارو بخونی دلیل اینجور رفتار ها کاملا برات مشخص میشه

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز