من بچگیم به دلیل شاغل بودن پدرومادرم پیش پدربزرگم و مادربزرگم زندگی کردم(پدرومادرم یه شهر دیگه بودن)
پدربزرگ و مادربزرگم بد نبودن اما راستش دیگه حوصلشون. نمیکشید به بچه محبت کنن و....
یجورایی فقط در حد اب و غذا دادن و خوابوندن بود به سایر نیاز هام توجهی نشده بود
و بچه ها من از همون بچگی به شدت ادم استرسی و ترسویی شدم اصلا خیلی داغون تا همین الانشم اینطوریم
گوشه گیر شده بودم بیش از حد خجالتی و ترسو شده بودم مثلا وقتایی که مریض بودم و نمیتونستم بخوابم سرم داد میکشیدن بخواب یا مثلا میترسوندنم اگر نخوابی فلان چیزا میان خفتت میکنن🤕
خداروشکر داداشمو خودم نگه داشتم بر خلاف من به شدت بچه اجتماعی و خونگرم و نترس هست بعضا ازش یاد میگیرم چجوری باید از زندگیم لذت ببرم
البته این شرایط برا همه صدق نمیکنه بعضی پدربزرگا و مادربزرگا از پدرومادر بچه بهتر میتونن بچه رو بزرگ کنن