تو تاپیک قبلیام گفتم سوهرم چند سال سایتای شرطبندی بازی میکرد و هشتصد میلیون توی سه سال باخته بود من فهمیدم. مقدار زیادی از بدهی رو شوهر خالم که صاحبکار همسره داد و بخشید. مقدار زیادیش هم خودمون دادیم. منم مجبور شدم ماهی۱۵ شبانه روز برم مراقبت سالمند برای خرج خونه. اولش که فهمیدم همه چی پیچیده بود بههم
خب
همون موقع ولش میکردی
لیاقتش همون زندانه
اوه یا زهرا
طلای مادرشوهرچی میگه
گاومیشیه شوهرت
لایک
همیشه ازآسمون به زمین میباره برای شمابرعکس شده
مجبور شدیم طلای مادرشوهرم که یادگار مادرش بود امانت گرفتیم دادیم به کسی وام گرفتیم طلا به عنوان ضامن بود. خالا اون اقا کلاه...بردار در اومده و کلی از مردم طلا گرفته فروخته معلوم نیست چی شده.منم با خانواده همسرم قطع رابطه کردم. چون همیشه منو مقصر کارای احمقانه همسرم میدونیتن. دیگه تحمل نداشتم
عجب صبری داشتید تحمل کردید این شرایطو
جالبه طلا رو از من میخوان. دائم به خودم فحش میدم چرا از اول تحمل کردم. اینا چقدر گاون. انگار پسرشون از پروشگاه اومده شوهر خاله من به فرزندی قبولش کرده
خب اسمش روشه شرطبندی قرار نیست همیشه برد باشه چرا فقط به برد فکر میکنن خدایا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
