اون موقع وقتی صفحه چتمو باز میکردم کلی پیام بود
ولی نمیدونم کی شد از وقتی ازدواج کردم اکثر دخترای فامیل یه طور دیگه شدن و حتی بهشون پیام دادم عیدو تبریک گفتم
حتی سین نکردن (دیده بودن چون استوری میذاشتن)
فقط با یکی دونفر مثل قبلیم ک اونام ازم دورن
شوهرمم 14روز نیس شهر دیگه سرکاره شغل دولتی
14روزیم ک میاد شغل آزاد سر اون کاره
شبا شاید 1ساعت با تلفن حرف بزنیم
کتاب خوندم ورزش میکنم فیلم می بینم سرکارم رفتم و... ولی هیچکدوم ازاحساس تنهاییم کم نکرد
چیکار کنم
حسودن
حتی خواهرمم وقتی ازدواج کردم (خودش متاهله)
بهونه های مسخره و دروغ آورد اونم مث بقیه قطع ارتباط ....
فقط داداش 12سالم هست و مامانم ک همش سرکاره
.... لب همشون ی بچه بیار بشه همدمت
من ک شوهرم صب تاظهرسرکاره هم این حسو دارم
دوساله ازدواج کردم
اوایل همینجا تاپیک میزدم
باعنوان خودت دقیقا😄
فق میتونم بگم عادت میکنی
من تامرز طلاق رفتم
تااینکه اینجا بهم گفتن عادیه
اول زندگی اینجورسخته برات تنهاییش
بعنوان کسی ک بزرگتریت مشکلش یزمانی این بوده
میگم عادت میکنی
یهو ازاون زندگیه شلوغ وارد دنیای خلوتی شدس حق داری
اسی وظیفه شوهرته که نذاره احساس تنهایی کنی نه شخص دیگه ایی اینهمه مرد کار میکنن دلیل نمیشه همش زنشون تنها باشه مگر خودت راضی باشی به این شرایط پس نباید گله کنی ولی بجز شوهرت ازکسی توقع نکن عزیرم
الان دنیا کلا‌اینطور شده فقط شما نیستین آدما حوصله همو ندارن من خودم حتی حوصله خوانواده خودمو ندارم رفت وامد سخت شده دیگه بچه بیار بهتر میشی باهاش خوش باش
هممون همین طوریم، منم احساس تنهایی میکنم، دیگه همه چی که با هم نمیاد، هر کی یه شانسی داره، بعضیا خیلی خوش شانس از همه چی، ولی باید به نکات مثبت زندگی نگاه کنیم
😕😕😕😕
عزیزم 🤗
منم خیلی احساس تنهایی میکردم و گاهی میکنم ولی عادت کردم الان دیگه تحمل شلوغی و رفت و امد های منفعتی رو ندارم فقط یه مادر دارم که اونم سرکاره همیشه و بیشتر وقتها تنهام اما خداروشکر میکنم که بچه ام هست شما هم ایشالا بچه دار میشی و سرت شلوغ میشه
