بچها من سر اخرین اتفاقی که توی زندگیم‌افتاد به خدا گفتم‌اگه اینو درست نکنی دیگه کاری به کارت ندارم فکز میکنم‌نیستی 😔خیلی نذر و نیاز و عبادت کردم و نشد
الان‌ندارمش
و این اواخر کارایی کردم‌که همیشه فکر میکردم کسایی کا اینکارو میکنن‌خیلی بدن
از طرفی دوس دارم دوباره باهاش حرف بزنم و از طرفی ازش بشدت دلخورم
شما میگین چیکار کنم
من خیلی وقته قهرم
منم قهرم ولی باهاش حرف میزنم
من قهربودم دیگه نتونستم طاقت بیارم اشتی کردم😁ولی ازخیر خواستم گذشتم
مثلا منی که از وجود خودشم ریش بزارم؟
من قهرم دیگه اعتقاد ندارم بهش
قهر رو شیطونه توو دا اذما میزاره
خدا رئوف تر از همه همه مشکلامونه
ولی ما انسانها درکش رو نداریم
هیچی گریه کردم هرچی از دهنم در اومد بهش گفتم بهش گفتم دیگه کاری به کارم نداشته باش ولم کن بذار زندگی مو کنم شاید باورت نشه ولی به صبح نکشید یه اتفاقی افتاده شرمندش شوم هنوزم که هنوزه دارم استغفار میگم شاید ببخشه
💔
کی ضرر میکنه تو یا خدا؟!
شما احتیاج داری عزیزم،بسپارب خودش خدا ک ب بندش بدنمیخواد
لطفا مطالعه اونو بیشتر کنید تا درکتون از جایگاهتون بالا بره
منم قهرم خیلی وقته خدام انگار منی وجود نداره
خیلی داغونم هیچ وقت هیچ کجا احساسش نکردم
ببین همه حرفاتو نخوندم فقط اینو بدون من بدجوری زمین خوردم وابروم رفت اصلا باید میرفتم بمیرم با خداهم قهرکردم حالم روز به روز بدتر شد فهمیدم فقط خدا آخرش برات میمونه برگشتم پیشش باهاش اشتی کردم دیگه هیچی ازش نخواستم فقط سپاردم به خودش
ببین جوری مشکل ۹سالمو حل کرد که دهنم باز موند خداروشکر خداروشکر مشکلم حل شد چون ازته قلبم بهش سپردم ودیگه هیچ وقت ازش نخواستم راستی یه کار دیگه هم کردم که حاجت گرفتم
منم قهر بودم نماز و روزه رو پارسال گذاشتم کنار
میدونی چی شد اوضام خیلیی بدتر شد....یک مشکلاتی برام پیش اومد که مشکلات قبلی دربرابرش هیچ بود
