2733
2734

روز اول کاریم بود ۳عصر تا ۹ شب

ساعت ۸ گفتن برو 

تا ۸:۱۵ هرچی زنگ زدم مشغول بود

اسنپ زدم نبود با تاکسی تا یه مسیر رفتم مسیر بعدی کلا تاکسی نبود بالاخره یه اسنپ قبول کرد ساعت ۸:۴۰ ولی رسید کنارم گفت نه نمیبرم و رفت🙄

مسیرم خلوت چندنفر ترمز زدن برسونیمت داشتم میمردم از ترس و همچنان مشغول بود تلفنش.

بالاخره ۸:۴۵ زنگ زد کجای گفتم فلان جا اومد معذرت خواهی کرد و همونجا بغضم ترکید تاحالا ایقدر بلند گریه نکرده بودم.

اقا با دوستش تلفنی حرف میزده.و روش نشده قطع کنه.

دیگه سرکار نرفتم با شوهرم هنوز سرسنگینم کلی معذرت خواست ولی دلم صاف نمیشه.

پر از خیال🙂‍↔️

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
2740
مطمینی دوستش مرد بوده؟

اره رفیق صمیمیشه از بچگی با هم بودن از هم دورن هروقت زنگ میزنن همین بساطه.

بیشتر از این ناراحت بودم که روش نشده بود قطع کنه. همون طور اماده شده اومده بیرون و همچنان حرف میزده.

پر از خیال🙂‍↔️

خوب همسرتون که نمیدونسته ۸ از سرکار خارج میشین...وقتی زنگزدین هم فک کرده سرکارین..

چون بیرون بی ماشین موندین اذیت شدین..درک میکنم...کار بیرون اگر رفت و آمد مشکل باشه به درد نمیخوره

شما یه فکر جدی برا مسیرت و کارت بکن

با همسرتم دلتو صاف کن..اون که نمیدونسته خیابون موندین

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687