۱۶سالگی ازدواج کرد ۱۷سالگی بچه اول رو اورد الانم بچه دوم..بعد چون دوتا پسرن مادرشوهرم همه جا پز میده..من خودم۲۷عروسی کردم ۲۸دختر اولم الان ۳۳سالمه دومی رو باردارم..دومی هم دختره..بعد مادرشوهرم ب هیشکی نگفت من باردارم..چون دخترن..اینم بگم من درس خوندم تا مقطع دکترا..شوهرم خونه ماشین داشت بعداز اومد خواستگاری..زورم از این میاد ک مادرشوهرم رفت ب اونیکه خبر بارداری دخترش رو داد مژدگونی داد ..بعد ب خواهرشوهرم ک خبربارداری منو داد وقتی فهمید دختره گفت مژدگونی تو شلاق تو گوشت هست
خب اون دخترشه دیگه پزشو میده
اهمیت نده
اهان
ارزو داشتم ی بار شوهرم دست بکشه رو شکمم درمورد بچه محبت کنه بهم ولی نکرد چرا .چون دختربود..الان دارم میرم تو نه ماه دریغ از ی قربون صدقه واسه بچه
همسن منه 😐
پشمانم😐
😞💔
شما با مدرک دکترا تو قید و بند این حرف هاییی
اینکه عجیب تر از کار مادرشوهرته
شلاق تو گوشت یعنی چی؟
یعنی کتک میخوای؟
حالا اون پسرها بزرگ بشن یه برین به هیکلشون ک
وای خط آخرش خدا به داد آخرتش برسه شلاق نخوره
والا بخدا ازدواج کردن و بچه پس انداختن هنر نیست
طرز فکر و رفتار مادرشوهرت نباید تاثیری در زندگی تو داشته باشه
بذار راحت باشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
