دوسال و نیم نامزدیم
یکسال اول همهچی عالی بود ماهی دوبار همو میدیدم واسم وقت داشت و در روز ۵بار زنگ میزد و پیام های شبانمون خیلی زیاد بود(این یکسال شاگرد کفش فروشی بود از ۸صبح تا۲ظهر و ۴ظهر تا۹شب) هر روز صبحبیدار میشد سریع اول صبحبخیر میگفت
این یکسال و نیم اخر شاگرد مکانیک و کارواش شد (از ساعت۸صبح تا۸شب) تماس های روزانه شد ۲تا و دیگه پیامهام رو خیلی دیر جواب میداد(درک میکردم بخاطرشرایط کاری و خستگی و مشغله زیاد) چت شبانه وجود نداشت💔صبحبخیر اصلا وجود نداشت💔 با اینکه آنلاین بود اما خسته بود و حال صحبت های شبانه و حرفهای قشنگ عاشقانه نداشت💔 قرارهامون این یکسال و نیم اخر شد هفتهاییکبار
آخرین قرار ۳فروردین💔 گفتم بهش تروخدا بیا هفتهای دوبار ببینیم همو حداقل گفتم باشه و همهچیز به خوبی و خوشی گذشت و منو رسوند خونه💔 اونشب مثل هرشب پیامی نداد💔فرداصبحهم همینطور و دیگ رابطهای ندارم💔 دیگ بعد سه روز ب بابام گفته بود شرایط هیچی ندارم ن از لحاظ مالی ن وقت و اینا بابام هم باباش درگیر شدخ بود اما چ فایده برا من
بنظرتون برمبگروه؟🥺🥺🥲🥲