ما چهارساله باهمیم
شروع رابطمون زمانی بود که تازه رفت دانشگاه
و الان ترم اخره
تو این چندسال چون کار درست حسابی نداشت گفت خواستگاری نمیام تا بعدا که درسم تموم شد و رفتم سرکار
با دست پر بیام
چون بابای من خیلی سختگیره و اگه میومد ردش میکرد
امروز بهش گفتم اگه میخواسنی منو این چند سال یه حرکتی میزدی
گفت که بابای تو قبول نمیکرد و ردم میکرد
و پدر من هم ادمی نیست که اگه جواب رد بهش بدن دوباره بیاد خواستگاری
منو باش دلمو به کی خوش کردم
کسی که اجازش و دلش دست باباشه
حالم از خودم که ۴سال به خاطرش صبر کردم به هم میخوره