دیشب خونه عمه ام بودم خودش دعوت کرده بود بعد از شام..اولش بگم من اهل رفت و امد با اقوام نیستم بقدری بهم نامردی کردن ترجیح دادم ب جای اینکه باهاشون مقابله کنم ازشون فاصله بگیرم تو فامیل هم خانواده ام و خودم به بی زبونی معروفیم اصلا اهل نیش و کنایه نیستیم. عمه ام از اول تا اخر اون یکی دختر عمه ام با نیش و کنایه خونه شو و حتی کابینت شو و مالو اموالشو کوبوند توسرمن تا بیایم . پذیرایی حتی دریغ از یه استکان چایی.. پذیرایی نخواستیم ولی چطور یه عده اینطور میتونن قلبشون سیاه باشه یه بار ندیدم از موفقیت کسی خوشحال باشه تا یکی ب جایی میرسه مخصوصا اقوام شوهرش حتی نفرین میکنه. ماهی یکی دوبار بچه شو میفرسته خونه من با بچه ام بازی میکنه من بهترین پذیرایی از بچه اش میکنم غذایی که مورد علاقه اش سفارش میدم کلی بازی و خوراکی.. توکار این ادمها می مونم واقعا.. تا صبح ناراحتی کردم من افسردگی شدید دارم واقعا با این حرفا بهم میریزم
من روز اول عید مث شما بودم ،تو تاپیکامم هست 😅یه شب خوابم نبرد ،اینا خودخواهن ،بعدشم نفرین به خودش برمیگرده
خب چرا دعوتشون رو قبول می کنید؟!
اگر فاصله گرفتید نه اومدنش ون رو قبول کنید نه دعوتشون رو...
به نظرم این طرز رفتار با شما ناشی از ضعف خودته...
خودتو تغییر بده.
من جایی بهم بد بگذره خدا هم دعوتم کنه نمیرم بنده هاش که عددی نیستن دیگه برام
کلی برای عروسی دخترش زحمت کشیدم از تزیینات بله برونش بگیر تاظرف حنای عروسیشون حتی وقتی دامادو پاگشا کرده بودن غذا چ تزیینات و دسر اینا به عهده منو مامانم بود..
عزیزم خودتو درگیز چی کردی ؟اون بهت حسودی میکنه وقتی بهت میگ فلان چیزم قشنگه یا فلانچیز و دارم میخاد خودشو همسطح تو نشون بده تجربه ثابت کرده اوناییک داراییشونو ب رخ بقیه میکشن ی حسود عقده ایی تازه ب دوران رسیدن تماممممم.
رفت وامد چیزی جز اعصاب خوردی نداره جدیدا متاسفانه بس که یه عده مادیاتی شدن وحساب کتاب زندگی همه رو میکنن و چشم هم چشمی دارن البته اینجور افراد بیشتر از درون خودشونو نابود میکنن تنها راهش فرار از این ادمها سمی هست چون پر از انرژی منفی ان.قطع رابطه کن کاملا.
ببین عزیزم دلیل نمیشه چون تو مرزهای اخلاق رعایت می‌کنی پس آدم بی اخلاق نزدیکت نشه،اشتباه منو نکن ،میدونم از اینکه اموالشو ب رخت کشیده چقدر رنجیده شدی خودم تجربه کردم مخصوصا که مجردی زندگی با رفاه بالا داشتم ،بر حسب تصادف منم افسردگی دارم
ببین نرو همچین جاهایی نه اینکه قهر کنیا بگو نمیتونم مهمون دارم فلان
تا کی؟
تا وقتی حالت بهتر بشه و بتونی رو عزت نفس خودت کار کنی
تا جایی که مال اموال بقیه برات حکم یه پشه رو داشته باشه،رفتار زشت و نیش کنایه هاشون که میاد سمتت با یه سپر محکم برخورد کنه و برگرده
منظورم اینه که رو خودت کار کن خیلی خیلی رو خودت کار کن
فعلا با افرادی معاشرت کن که هم فاز خودت هستن
به مرور. که بهتر شدی قدرتت بالاتر می‌ره تو برخورد با این آدما
من خودم هنوز کاملا خوب نشدم اما خیلی بهتر شدم فاجعه بودم فردای مهمونی تا یک هفته گریه زاری میکردم ،ب خدا خرده می‌گرفتم که چرا مگه من به کسی بدی کردم فلانی بهم بد کرد اینو گفت تحقیرم کرد خواست بی خونگیمو ب زخم بکشه ووووو
اما بعداً فهمیدم خدا ب این حرفام می‌خنده،خدا میگه من یه قدرت عظیمی تو وجود تو گذاشتم که اونو هیچ کسی نمیتونه ازت بگیره جز خودت،اگه نیروی عزت نفس خودتو بیدار کنی اگر ارتباطتو با خدا عمیق و وسیع کنی اون موقع برای هرچیزی ارامشت بهم نمیخوره
ارسال نظر شما
