عاقا ما سه شب پیش دعوامون شد سر دخترم شوهرم اونجا ی سطلی بهم زد بعدشم ک اومدیم خونه باز دعواشدو پدرشوهرم اومد کلی فحش بارم کرد.خدای بزرگم رو گواه و شاهد میگیرم یک سر سوزن تو این دعوامقصر نبودم جز این ک دخترخودمو دعواکردمو ازونجا شروع شد.یک کلمه هم جواب فحشای شوهرو پدرشوهرمو ندادم خودشم روز بعدش اومد عذرخواهی پدرشوهرم
حالا گذشت تا دیشب رقتیم خونه عمه شوهرم عمل سختی داشت چون خیلی زن مهربون و خوبیه رفتم عیادتش.خانواده شوهرمم اونجا بودن.خواهرشوهرم اومد پیشم نشست گفن دیگه دعوارو ادامه ندادید ک گفتم ن.گفت بخداهمه همینن ویشب منو شوهرمم دعوامون شده گوشی ۱۸میلیونیشو شکسته منم شبش قهر رفتم خونه بابام
انقدر دلم خنک شد.تاپیکای قبلم هست پدرشوهرم چیا بهم گفت.منم فقط گریه کردم.همون لحظه سپردمشون ب دستان بریده ابوالعضل اگه بیگناهم تقاصشو بدن.این ی نمونه اش
مادرشوهرم میگفت پسرم تا حالا ده تا گوشی شکسته از دست تو.ولی از پارسال تا حالا دامادش از دست دخترش سه تاگوشی شکسته
الان سه روزه میان دنبالم برم خونشون نرفتم.پدرشوهرمم اومد معذرتخواهی کرد ازم ولی ته دلم نبخشیدم و نخواهم بخشید
