باباش معتاده
مامان باباش طلاق گرفتن
مامان بهش میگفته دویت ندارم باباش میزدتش وفتی هفت سالش بود
بعد پیش مادربزرگش بزرگ شده که اونم باز دوستش نداشته
19 سالشه
عاشق خواهر و برادرشه ولی از مامان بابا بیزاره
تنهایی زندگی میکنه
دانشگاه میره(مهندسی کامپیوتر)
باسگاه هم همیشه میره
خیلی مومن و باخدا هم هست
پول چه قدر داره
بستگی داره
اگه قرار باشه یه لیست از پسرایی که حاضرم باهاشون ازدواج کنم درست کنم این یکی میفته ته لیست.
قطعا کودکی سختی که داشته ضربه خودش رو زده و اون نقص‌ها و کمبودها بعدا تو زندگی خودش رو نشون میده. پسرها در همسرداری و بچه‌داری خیلی از پدرهای خودشون الگو میگیرن حتی ناخودآگاه.
به همین دلیل فکر میکنم مناسب نیست.
نمیدونم ولی من موافق نبودم چون ممکنه یکم کمبود داشته باشه از لحاظ عاطفی و...
اگر نداشته باشه و با خدا باشه خوبه
خب خیلی اسیب دیده هست
باید بتوونه زخماشو درمان کنه و زندگیشو بسازه
اونم با اگاهی به خود و تراپی رفتن ...بعد اینها اره میشه زندگی کرد
پسره ۱۹ سالشه؟
خیلی کوچیکه که
بهم گفت یبار داشته فوتبال بازی میکرده بعد دستش شکسته زنگ زده به مادبزذگش که ببرتش دکتر
مادبزرگه راننده شخصی داشته ولی بهش گفته رانندم داره برام خرید میکنه نمیتونه تو رو ببره
بعد گفت اونجا فهمیدم من هیچ خانواده ای ندارم
