اطرافیان گفتند:
سخت نگیر، مرض قندی بیش نیست
گفتند در تو و انسان های دیگر هیچگونه فرقی نیست.
فقط..فقط کمی رعایت لازم است!
و آه و ناله از همین فقط ها
و درد و سختی های چندین ساله از همین فقط ها..
فرق من و انسان دیگر در همین فقط هاست.
فرقمان آنجا بیداد میکند که تو آن تکه شیرینی را با خیالی آسوده میل میکنی و من با حسرت چندین ساله به آن شیرینی چشم دوخته ام.
فرقمان آنجاست که من هربار با دیدن زخم ها و کبودی های ناشی از انسولین و تست قند ازچشمانم رودخانه ای جاری میشود و تو از آن بیخبری..
فرقمان آنجا بیداد مبکند که من دیدم مادرم چگونه از درد من، ابریشم هایش سپید شد..دیدم که چگونه در تنهایی هایش برایم اشک می ریخت..
من با خوردن تکه ای شیرینی جان و تنم بر رعشه می افتد
آنگاه تو میگویی
مرض قندی بیش نیست؟!