3روز پیش دکترش بردم استفراغش به این شدت نبود تب داشت داروها خورد بهتر شد از دیروز عصر دوباره شروع کرد به استفراغ الان تب نداره فقط هر چی بخوره حتی اب بالا میاره به شوهرمم میگم بیخیال بیخیال میگه چیزی بهش نده بخوره خوب میشه بعدش هم راحت خوابیده از دیشب تا حالا از حرص وگریه نخوابیدم دارم دق میکنم دخترم داره جلوم اب میشه کاش به جای دخترم اون شوهر به درد نخورم مریض میشد دارم از حرص میمیرم دستمم بسته هست نه میزاره زنگ بابام بزنم بیاد دکترش ببرم نه خودش کاری میکنه دعا کنید دخترم خوب بشه به جاش شوهرم بمیره