منم مث تو بودم
تا قبل یاد گیری دائم میگفتم از رانندگی بدم میاد
تا وقتی مرد هست چرا من ب خودم سختی بدم
بیخیال مگ مادرم بلد نبود چیشد
ولی خب بااین حس مزاحم جنگیدم
و رانندگیو یاد گرفتم عاشق رانندگیم مخصوصا تنهایی
الان جایی بخوام برمم دیگ استرس اینکه اژانس بازه یا بسته اسنپ گیرم میاد یا نه سر موقع قرار میرسم یا ن ندارم خودم میپرم پشت ماشینو میرم میام
وقتی کار فوری داشته باشم یا محبور باشم برم و برگردم دیگ حیرون تاکسی اینام نیستم هزینشم ب صرفه تره