سلام راستش من همسایه مادرم و مادرشوهرم و جاریام عمه و عمو هستم شوهرمم پسرعمومه
حالا چند بار قبلا گفت میخای بری خونه مامانت بهم پیام بده برو بعد امروز صبح زنگ زد ک شام میریم خونه مامانت اینا بعد من ب مامانم گفتم مامانم گف ما بعد از ظهر میریم سر زمین شالیمون تو ناهار بیا شوهرتم دیر میکنه براش ناهار ببر منم به شوهرم پیام دادم ک مامان اینا شام نمیتونن و ناهار میرم حالا چون همسایه هستیم منم خب زود رفتم دیگ شوهرمم زنگ زدک مگه من گفتم برو 😶😐میگ منو مسخره کردی خودت اونجا بودی بعد پیام دادی میگم آخه مگ راهمون چقده من پیام دادم رفتم دیگ حالا زنگ زد ک چمیدونم رفتی دیگ خونه نیا و این حرفا منم رفتم خونه ببینم حرف حسابش چیه خانوادمم متوجه شدن باز برام غذا فرستادن🥴یعنییییی تا میگم این مرد داره آدم میشه تررررر میزنه ب همچی میدونم بیاد خونه ی دعوای حسابی داریم