2733
2739

نظرشو راجب ازدواج مادرش تغییر داد و اونم به هم زد همه چیو

ولی دوباره برگشته بود ک من قبولش نکردم 

بازم دوباره برگشته بود که نخواستم

غرورم اجازه نمیده ولی ته دلم میخواستم و میخوام.

حتی از پیجم انداختمش بیرون .دلم شکست اما نمیدونم چرا انقدر خانما احساسی و بدبختن😑😑کاش مثل مردا میبودم همه چیو در یک ثانیه تمام میکردم بدون فکر و خیال .حس حقارت بهم دست میده

به قسمت اعتقاد دارین؟ یا نه؟ راسته قسمت؟

زندگی سخت تر از اون چیزی بود که فکر میکردم...
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687