شده با طرف چنان دعوای بکنم
که به همدیگه بگیم الهی بمیری
بعد یه دوساعت بعد باهاش حرف زدم
خیلی زود از ذهنم پاک میشه
اون صفتی که تو بچگی داشتم هنوزم باهام مونده
این قضیه خیلی بهم ضربه ها زده
و طرفی خیلی فایده ها برام داشته،
چندو قت پیش سعی کردم که کینه یک نفر رو بگیرم مدام به خودم میگفتم
حواست باشه این اون کار رو کرده نبخشی هاا
خلاصه ما طرف رو دیدم بی محلی کردیم
همینطور که در حال بی محلی دیدم حالم داره بد میشه یک سنگینی زیادی تو سرم سینه ام حس می کردم
از سردرد رفتم تو اتاق خوابیدم
یک دفعه
به خودم اومدم
دیدم اونا دور هم نشستن دارن میگن ومیخندن من تو اتاق حالم بده
خلاصه گفتم عامو ولم بکنااا
ذهنم پاک کردم،
رفتم تو جمعشون کلی گفتم خندیدم انقدد بهم خوش گذشت
میون اون خندیدن ها با خودم فکر کردم که فلانی از 20بار که با من برخورد داشته فقط دوبارشو شاید بد بوده
این خیلی امار خوبی هست
و طبیعی هست که بین ارتباط ادما ،که تو20بار برخورد 2بارشو بد باشن
و ابن نشونه بد ذات بودن نیست