2733
2739

بچه ها اینو بخونین بگین به عنوان ناراحتی و گله چه پیامی بدم به آبجیم 👇🏼

بچه ها بابای من خودش گوساله نگه میداره به ما هم گفته چندتایی بخریم بندازیم اون نگه داره 

شوهرم کارمنده هر پنجشنبه جمعه که میاد میاد طویله رو تمیز میکنه 

بعد خوراک و غذا هم برای گوساله میخره به گوساله های بابام هم میده و اصلأ از بابام پولی نگرفته

اون هفته با بابام یکم شوهرم حرفش زود البته شوهرم چیزی نگفت بابام گفت ول کن همه گوساله ها بمیرن به درک

شوهرم تو خانواده خیلی خیلی ساکتی بزرگ شده اون از این حرف بابام ناراحت شد و باز هیچی نگفت اما سرش خیلی درد گرفت و معلوم بود از قیافش ناراحته زود رفت

بعد الان آبجیم اینا هم خونه مامانم اینا بودن من با مامانم حرف میزدم میگفتم بابا بزارع طویله رو پنجشنبه جمعه که شوهرم هست اون پاک میکنه بعد آبجیم شروع کرد چرا دیر دیر میایین بعد گفت شوهرت چرا اون هفته اخماش رو انداخته بود مامان چی کنه؟ ( شوهرم زنگ زد بعدش از مامانم معذرت خواهی کرد گفت ناراحت بوده دست خودش نیست وقتی ناراحته اصلأ با بابا مامان خودش حوصله هم نداره من رفتم خونه مادر شوهرم فهمیدم با اونا هم حوصله نداشت حرف بزنه سر این قضیه تو خودش بود)

بعد 

به آبجیم گفتم تو چیکار داری دخالت نکن . بدتر منو شوهرم رو از چشم مامانم اینا مینداخت 

بعد دوباره آبجیم شروع کرد بلند بلند داد زدن گفت لعنت به من موندم خونه مامان اینا سریع زنگ زد شوهرش اومد بردش خونه پدر شوهرش بعد من گریه کردم خیلیی دلم شکست گفتم من چیکار کنم چرا اینطوری میکنی شده تا حالا من در مورد تو و شوهرت به مامان اینا اینطوری بگم کاری دارم؟؟؟ اصلا دلم نمیاد ( بخدا قسم تا به حال یبار هم اینطوری نگفتم) 

شوهرم زنگ زد معذرت خواهی کرد از مامان دیگه بعد خیلیی گریه کردم رفتم اتاق بعد..

بعد تو اون تایم که شوهرش بیاد دنبالش اونا داشتن صبحانه میخوردن بابام از خواب بیدار شد به مامانم گفت تو چیزی گفتی بهش اون گفت نه بع خواهر کوچیکم هم گفت اون گفت نه بعد گفت شما نیشش زدین دیگه بعد رفت اتاق آبجیم جلوی شوهرش هرهر داشت گریه میکرد آبروم رفت

(بخدا این آبجیم خیلی اخلاق بدی داره اون تایمی که من تازه نامزد کرده بودم برای شوهرم خونه بابام اینا تولد گرفتم آبجیم یطوری میکرد می‌گفت بابا اصلا به شوهر من احترام نمیذاره اخم میکرد ناراحت رفته بود اتاق انگار بابام برای شوهرم تولد گرفته درحالیکه اینطوری نبود من گرفتم)

خیلییی اعصابم خورده خدا منو بکشه کاش از اول قبول نمی‌کردم شوهرم گوساله بخره تقصیر مامانم و بابامه از بس بهش گفتن بخر بنداز اینجا اول زندگیته😭

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
بعد تو اون تایم که شوهرش بیاد دنبالش اونا داشتن صبحانه میخوردن بابام از خواب بیدار شد به مامانم گفت ...

بیچاره شوهرت 😕💔

خطاب به تمام خستگان جهان : باشد که اشک بعدی شما اشک شوق باشد ♥️✨
2740
شاید مامانت اینا پیش شما مراعات میکنن و چیزی نمیگن ولی واقعا اذیتن و پیش اونا حرفی زدن. &n ...

هم پنجشنبه هم جمعه کمک می‌کنه

کل خرجش رو هم که داده اصلأ پولی نگرفته 

کل تعطیلات هم میاد کمک 

بعضی وقتا دوشنبه ها هم میاد

موضوع رو از منظر خواهرت نشنیدم ولی به نظر میرسه خواهرت حسادت داره و حرفاش از سر خیرخواهی نیست حرفی ب ...

به امام حسین همین بود راست گفتم

تو رو خدا بگین به عنوان گله چی بفرستم به آبجیم ؟

تو رو خدا بگو به عنوان گله چی بفرستم به آبجیم خیلی دلم شکست خیلی 

پیام بدی چیزی بگی دوتا هم اون می‌زاره روش تحویل میده ، من بودم چیزی نمیگفتم و دیگه محلش نمی‌دادم بیشتر سعی میکردم از دل شوهرم در بیارم .

خطاب به تمام خستگان جهان : باشد که اشک بعدی شما اشک شوق باشد ♥️✨
موضوع رو از منظر خواهرت نشنیدم ولی به نظر میرسه خواهرت حسادت داره و حرفاش از سر خیرخواهی نیست حرفی ب ...

منم موافقم خواهرش حسادت میکنه، حرف زدنم بیخودیه، باعث میشه از همون حرفهام استفاده کنه باز ناراحتی درست کنه

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687