پارسال بخاطر شرایطی که ایجاد شد یه امیپ بخاطر مامانم از هم پاشید و من بعد از اون بچه ها نتونستم با کسی صمیمی شم توی یه مدرسه ۹۰نفری نتونستم با کسی بیشتر از ۲روز بسازم اصن اعتمادم از بین رفته به هیچکس حس خوبی ندارم کسی نیست که دلم بخواد باهاش صمیمی شم
الان اشنا های زیادی دارم ولی ففط اشنا هستن و هیچ حسابی نمیشه روشون باز کرد
من همونم که ۲تا تایپیکم ترکید هم کیفامونو گشتن هم
دوستامو مامانم ازم جدا کرد