یک دختر تو اطرافیان ما هم هست ۲۹ سالشه
این دختر خودش شغلش جز کادر درمانه پرستاره
خلاصه یک پسر از فامیل های خودش چندین ساله دیوانه وار دوسش داره اما دختره از پسره خوشش نمیاد میگه هیچ تفاهم و نقطه اشتراکی نداریم و پسره آدم روانی هستش
حالا دختره از ترس پسره چند ساله ازدواج نکرده چون تهدید کرده که ازدواج کنه هم دختره هم شوهرشو یا اسید پاشی میکنه یا میکشه
دختره ۷ ماه پسره رو بخاطر آزار و اذیتهاش و تهدید هاش انداخت زندان اما خب بازم آزاد شد
الانم گفته کاری ندارم ولی طبق گفته دختره که گفته تا آخر عمر ازدواج نمیکنم و منو رد کرده باید تا آخر عمر مجرد باشه من دست از زندگی شستم و منتظرم کاری کنه بهانه بده دستم هردوتامونو بکشم
پدر و داداش و دایی و عموها دختره با پسره درگیر شدن چندین بار اما حریفش نشدن از زندگی عاجزشان کرد به گه خوردن انداختشان از بس زندگی برای اونا که باهاش درگیر شدن حروم کرده چون با هرچی لات و شرخر و قاچاقچی اینا سطح استانه رفیقه مثال بگم برادر دختره باهاش درگیر شد اول خوب برادر دختره رو کتک زد بعد برادرزاده ۹ ساله دختره رو جلو در مدرسه خواست به زور ببره با التماس ولش کرد
خانواده پسره هم که کلا ولش کردن
پدر پسره میگه هرکسی حریفش میشه ببرتش تیمارستان من پولم بهش میدم!
الانم کاری به دختره نداره مثلا جلو راهش بگیره یا مزاحمش بشه یا مدام پیام بده
از این کارها نمیکنه با کسی هم دیگه دعوا و اینا نمیکنه
ولی پیش دختره با خون خودش قسم خورده دوسال پیش دختره ازدواج کنه هم دختره هم شوهرش هم خودشو میکشه سر حرفشم هست هنوزم
دختره هم که از ترس این بیخیال ازدواج و اینا شده
هرچی خواستگار خوب داره رد میکنه میگه هیچ وقت ازدواج نمیکنن دیگه
چون به هر دری زد قانونی ،دعوا یا هرچی حریفش نشد