خب من یه دوس داشتم باباش فوق العاده پولدار بود یه روز از من خواست برسونمش فرودگاه که بره به یه سفر خارجی
اینم بگم باباش منو خیلی دوس داشت)پسر هستم (
ساعت ۲ شب تو جاده بودیم که یهو دو تا ماشین پیچیدن جلومون من گفتم لابد دزدن خواستم سرعتو بیشتر کنم ازشون رد شم ولی نشد
یهو یکیشون با تفنگ زد پدر دوستمو کشت و فرار کردن
من زدم تو سرم گفتم نه نبتید بمیری ولی بابای دوستم گفت به پسرم سلام برسون و فوت کرد
منم نمیدونستم چیکار کنم جنازشو انداختم تو صندوق عقب اومدم خونه دوستم
وقتی دوستم منو با جنازه دید خیلی عصبی شد گفتم اشتباه میکنی من اونو نکشتم ولی دوستم منو انداخت تو صندوق عقب ماشینش گفت بعد مرگ پدرم منم میخوام بمیرم
پس رفت سمت دره که با ماشین بره تو دره هم من بمیرم هم اون اما یهو یه ماشین زد بهش و در صندوق باز شد
طرف اومد پایین گفت داشتی چه غلطی با این بدبخت میکردی!
یهو دوستم کمر یارو رو گرفت بلندش کرد با هم رفتن ته دره!
چیکار کنم؟