ببین فقط یه اعتقاد داشتم و دارم، خدا هر چیزی رو دیر میده، قرار خیلی خوبش رو بده.
اصلا تیکه های دیگرون برام مهم نبود، مثلا یکی میگفت ان شالله بختت باز بشه، خیلی ریلکس با لبخند میگفتم ان شالله خدای محمد کنه.
شاغل بودم، به خاطر اون زیاد فکر نمیکردم.
ببین شما یه انتخاب غلط داشتی، و خوش شانس بودی، زود برگشتی.
اصلا در مورد شرایطت فکر بد نکن.
ببین قدیم مطلقه و ... خیلی داستان بود، الان خیلی عادی شده.
من ۴۱ سالمه، قدیم دختر سی میشد ، تو همین تهران میگفتن بدبخت دیگه تموم شد، الان تازه سی، اوج زیبایی زن شده، دخترا تازه بعد سی میگن قصد ازدواج داریم