از وقتي كه ماشين خريديم پدر شوهرم به بهانه هاي مختلف مياد ميگيره شايد بگين يه ماشينه ديگه ولي من أصلا راضي نيستم چون با خون دل و سختي اون ماشينو خريديم يه تايم طولاني وسيله زير پامون نداشتيم خيلي سخت گذشت، يك بار خانواده شوهرم كنارمون نبودن ، تو نداشته هامون، تو سختي هامون نه از نظر مالي ها از نظر عاطفي ، ميدونم پدرشوهرم از روي حسادتش يسري كار هارو ميكنه بچه هاي ديگشم دارن فقط مياد از ما ميخواد يا بعضي وقتا يه خواسته هاي خنده داري از شوهرم داره كه شوهرم ميگه اين چرا اينشكلي ميكنه، واقعا نميدونم چيكار كنم دست از سر به سر گذاشتن ما و يسري خواسته هاش برداره فقط تنها كاري كه ميتونم بكنم اينه كه ميگم راضي نيستم همين هر كار ميكنيم يه امايي در مياره ، واقعا خسته شدم
عزیزم ناراحت نباش تنها نیستی
پدرشوهرت از تو خوشش نمیاد واسه همین زورش میاد پسرش به جایی برسه تاتو احساس غرور کنی
خب ندید بهشون. این دست خودتونه
منم همینطور راضی‌نیستم ی‌هزاری بره و اگر من حق دارم حلالش نباشه از شوهرم میکنه تو سختیا ی قرون ب من کمک نکرد صاحب خونم انداخت بیرون نبود
وای حرف دل منو زدی ما کشاورزی داریم پارسال ۳۰۰ میلیون پول اومد تودستمون بعدددد پدرشوهرم ۱۳۰ میلیون قرض گرفت جوزی پسش داد ک خیزی ندیدیم ازش الکی الکی دیر دیر کمکم اوردپسسسسس عهههه نمیدونم چطور ب همسرم بگم ک امسال نده دیگ تازه ما وسیله ای میخریم نمیگن برا شماست شریکی میدوننش مثلاااا ب ماشین ما نمیگن ماشین شما میگن ماشین خودمون
وضع پدر شوهرت بده؟ نميتونه يه ماشين بخره ؟ چي بگيم ما از دل تو و جزييات رابطت با خانواده شوهر خبر نداريم يكم با سياست روي شوهرت كار كن و رفت و امد و با خانواده شوهرت به حداقل برسون
چقدر خوب درک میکنم
ماهم همین مشکلات رو داریم
البته چندین برابر
منم دوست ندارم شوهرم یه قرون به خانواده مفت خورش بده دلیلشم اینکه اونا همه چی دارن شوهر من گوزم نداره و از تمه مهم تر سرمایه کارش تمام و کمال پول منه بهش گفتم پنهانی هم از من به خونوادت پول بدی من نمیفهمم ولی خدام میفهمه حروم بشه براشون نسازه بهشون چون راضی نیستم بعدشم در حق خودت خیانت میکنی نه من چون یادت باشه ورشکست شدی چجوری همشون بهت پشت کردن
واااای خدا ینی من تنها نیستم؟
دقیقا خونواده شوهر منم همینن ای خدا دیگه بریدم
حتی میوه ی تو خونشون برا مهموناشونم زنگ میزنه شوخر من بخره
شوخر من خییییییییییلی دل به دلشون میده ماشینمونو برای قرضای باباش فروخت
خیلی آتیش میگیرم هیچیم بمن پول نمیده براهمین میگم راضی نیستم ابدا
بعد پسرای خودمون یه قرون براننه خودشون نمیدن همش زن و بچشون
هم داییام هم داداشام چوب دو سر سوخته خونواده ی بد بخت منن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
