یکی از اشناها حدود چند ماه پیش آمار منو گرفته بود برای خاستگاری
ولی چند ماه گذشت خبری نشد تا دیشب که مهمونی خونه خاله طرف دعوت بودیم (مهمونی عید)
از اول که وارد شدممم طرف تا دیدم گفت ایشالااا عروسیت از اونور مامانم گفت نه تروخداااا بگید ایشالا دکتراش قصد ازدواج نداره😐😐😐😐
بعدش سر شام سر هرچییی مستقیم مامانه زل زده بود تو چشمام
این جس و داشتید؟روانی شدم تا یه شام خوردم