خواهر من با آب وتاب ۸ ماه پیش مشکلاتشو بهم‌گفت هر روز بخاطر اون قضیه حرص میخورم
وسواس فکری گرفتم
تو روخدا خبرچینی نکنید خانوادتون ک مشاور نیستن
پاشو برو پیش مشاور اون خواهر یا مادر بدبختت ک مشکلات خودشو حل کنه شاهکار کرده
همه چیز تموم شده اما حرف های اون از ذهنم وخبرچینی هاش پاک نمیشه هر روز یادم میاد حتی الان ک اول صبح هست
اگه راه حل داری بهم بگو
ببین قربونت همه آدما مشکل دااارن و هیچکس مطلقا آدم خوبی نیست خب؟ما گاهی نیاز به گوش شنوا یا تکیه گاهی داریم که با دیگران صحبت کنیم و خالی بشیم.اینم بدون خواهرت الان حالش خوبه و صد درصد بی گناه نیست و شاید اونم مقصر بوده
پس خواهر و همدم به چه درد میخوره؟؟
ساده نباش
معمولا خوشیها و عشق و حالشونو نمیگن
فقط بلدن ناشکری کنن و مزخرف بگن
شما خودتو بزرگ کن و گوشتو از دلت جدا کن
اینم از خواهر که بعضیا میگن خیلی خوبه نباشه زندگی نمیشه
منم خواهرم همینه کلن تقریبا میشه گف کل خانوادم همینه مامانم بس ک برا خواهر برادرام غصه میخوره تشنج عصبی گرفته
واقعا درسته
یکسری دوست ها و یا اعضای خانواده مدام مشکلاتشونو میان میگن، همش دردِلشونو به ما میگن
کلی حسهای منفیشون ک رو ما تخلیه کردن، خودشون سبک و راحت میرن پی زندگیشون
ما میمونیم و ظرف وجودمون ک پراز اه و ناله و بدبختی و حس منفی بقیه شده
همشم میگن با کی درددل کنیم پس دوست برای چیه؟
شما تو این دوره زمونه ک هرکسی مشکلات فراوونی تو زندگیش داره، سرکیسه ات رو شل کن برو پیش مشاور، بشین سیرتاپیاز دردل کن سبک شو
عزیزم من از دست خبرچینی های خواهرم
وسواس فکری گرفتم
تپش قلب گرفتم قلبم زده ب رگای پام وپادرد شدم
باعث شد ترم قبل با معدل خیلی پایین پاس کنم
برای اولین بار ۱ درس رو توی ترم ۶بیفتم
باعث حس منفی استرس اضطراب من شد
باعث شد کلی غیبت خانواده شوهرشو کنم وبا غیبت کردن شخصیت متزلزلی وبی ارزشی داشته باشم
الان هم ک وسواس فکری مونده
وباردارم بلاکش کردم
حالا جالبه خوشی هاشو بهم نمیگه عکس های شادشو بهم نمیفرسته
