عشق ادمارو کور میکنه من عاشقش بودم خیلی زیاد ولی الان دیگه از چشمم افتاده شاید ته دلم یکم دوسش داشته باشم ولی میدونم اشتباهه دوسال باهاش بودم الان ۱۸ سالمه
ولی اینقدر احمق بودم که اون موقع ها رفتم پیش دعانویس حالا مجبورم باهمین باشم چون بخاطر اون دعا باهرکس برم بهم میخوره😔 دعانویسمم اشنا بود میگه دیگه باطل نمیکنم نمیذارم بری باکس دیگه ای من برای این خیلی زحمت کشیدم😭 دیگه نمیذارم گناه کنی بری بااین و اون تعریف نباشه من خیلی زیبام میتونم موقعیت های خیلی بهتری داشته باشم امااون میگه دیگه بسه همین رو من درست کردم تااومد خواستگاری😔😔