2733
2734
عنوان

دعوای امشب منو خاهر شوهرمو داستان زندگیم لطفا بیاید باردارم

| مشاهده متن کامل بحث + 345055 بازدید | 924 پست
همین ک چند سال اونارو تحمل کرده کافیه چ برسه ب پخت و پز و ... زمانی ک تو خونه میتونسته با شوهرش تنها ...

جدا بشن؟؟؟  مرده دوتا دختر بچه رو ول کنه بره دنبال زن و بچه اش؟؟؟

هیچ وقت ،هیچ مردی ، دوتا خواهرشو (تو این سن )با اموال پدرش تحویل کسی دیگه نمیده

بلاخره پدرو مادر فوت کرده یه دارایی داشتن


کاش تو تاپیک قبل راهنمایی سن مون و سال ازدواج کرده مون رو هم مینوشتیم

که وقتی نظر میدیم استارتر. ببینه سرمون میشه بعد حرفمون رو انجام بده

بنظزت پسر ۲۰ساله خونه زندگی داشته؟اینا اومدن خونه زندگی دخترا اینا دوتا دخترن سهمشون اندازه خود پسر ...

ازکجامیدونی نداشته ؟ 

بهترین راهش اینه باید با پول خودشون مستقل شن

براشون یه واحد کنارخودشون احاره کنن 

الهی که سالم باشی و برسی به آنچه که میخواهی🤍


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

جدا بشن؟؟؟  مرده دوتا دختر بچه رو ول کنه بره دنبال زن و بچه اش؟؟؟ هیچ وقت ،هیچ مردی ، دوتا خوا ...

کامل جدا نه ولی تو یک آپارتمان دو واحدی باشن فقط در حد پیشنهاده 

خب الان دختر ۱۸ ساله هم می‌تونه ازدواج کنه هم می‌تونه بره دانشگاه خوابگاه منظورم اینه می‌تونه از پس خودش بربیاد 

خدا بزرگه ان شاالله خدا خودش درست کنه 

استارتر من بعضی مواقع این. چالش ها رو. با دختر خودم ک هشت سالشه دارم دقیقا سر کنترل و با برادرش ک دوسالشه دعوا میشه، اونجا ک کنترل رو. گرفتی و. دادی ب دخترت دیگه تمومش میکردی، اونا هر چی میگفتن جواب نمیدادی، ارزش خودتم حفظ میشد، بزار بگه بزار حرفاشو بزنه، اون وقتی پیش خودش فکر میکنه ک برای شما منفعت داره شما هزاری هم بگی ن. سود داری ن ضرر باورش نمیشه بگذار تو تصوارت خودش باشه جوابشو نده، بزرگه چند سال دیگه ازدواج میکنه و میره، شایدم خواهرشو با خودش برد 

پشیمونم.. از زندگانیم گله دارد جوانی ام.. بزرگترین تصمیم های زندگیم رو وقتی گرفتم ک هنوز عاقل نشده بودم.. دندون عقل داشتم فک میکردم عاقلم.. اون موقع ک فقط  ی مشت غرور بودم و طراوت و زیبایی جوانی..کاش برگردم ب 18 سالگیم
2728

استارتر من خیلی برات ناراحت شدم. خیلی زیاد. شما خودت کودک بودی و به خاطر شرایط خانوادگی بد مجبور به این زندگی شدی. زندگی که از روز اول هیچ حریم خصوصی نداشتی . از دو تا بچه نگهداری کردی که بزرگترینشون فقط شیش سال ازت بزرگتر بوده. بعد جالب اینکه هیچ کسی قدردان محبت‌های شما نیست. حتی توی همین تاپیک هیچ کسی نگفت خدا عمرت بده از خود گذشتگی کردی! حقوق هشت تومن آخه این دوره به کجا میرسه. حتی اگه همین الان یه پرستار بخوان برای این دخترها بگیرن ماهی حداقل چهار تومن حقوقشه.

استارتر عزیزم حتما اینها رو بخون 👇

به نظرم وقتشه که یه تکونی به شرایط بدی. شرایط مالی خانه جدا کردن رو ندارین. یه جمع خصوصی برای اونها تشکیل بده. مثلا یه تلویزیون بذارین توی اتاقشون، یه یخچال کوچیک برای خوراکی های خاص. اول اول اول شما در قبال فرزندهای خودت مسئولی و بعد در قبال همسرت. شما هیچ وظیفه ای در قبال اون دخترها نداری و فقط و فقط لطف کردی. اگه الان سعی نکنی رابطه رو کنترل کنی چند وقت دیگه داستانهای بدتری پیش میاد.

فقط 17 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
مامانِ مانی ❤️ و فندق‌ کوچولو♥️

استارتر نمیتونی مثلا ی گوشه خونه رو ی اونا اختصاص بدی و ی تلویزیون و یخچال  براشون بگیری و خوراکی ها شون بزاری اون تو، خودشون دیگه ازون استفاده کنن ن یخچال خونه شما و تلویزیون شما هم مال خودتون و بچه هاتون 

پشیمونم.. از زندگانیم گله دارد جوانی ام.. بزرگترین تصمیم های زندگیم رو وقتی گرفتم ک هنوز عاقل نشده بودم.. دندون عقل داشتم فک میکردم عاقلم.. اون موقع ک فقط  ی مشت غرور بودم و طراوت و زیبایی جوانی..کاش برگردم ب 18 سالگیم
کامل جدا نه ولی تو یک آپارتمان دو واحدی باشن فقط در حد پیشنهاده  خب الان دختر ۱۸ ساله هم می‌تو ...

پیشنهاد شما عالیه

واقعا تو هر سری میگن عقلی هست همینه

اما برای آپارتمان جدا زوده

نباید اختلاف رو دایی و عموی شوهر بفهمن چون پای دخالت زن هاشون باز میشه چون بچه ها دختر هستند


فقط ازدواج اون دختر بزرگه میتونه شرایط رو بهتر بکنه 


چون اگر بزرگه ازدواج کنه و دختر کوچیکه دلتنگ بزرگه بشه میتونه بره بمونه خونه خواهرش اما دانشگاه بره مشکل بیشتر میشه چون دیگه دختر بزرگا  خواهر بزرگه رو یاد میدن


2740
بنظرت با همسرم در میکن بذارم ؟

تا جایی که امکانش هست مسایل بین بچه ها رو خودت مدیریت کن

خواهر کوچیکتر بهت وابسته ست و از طرفی می‌دونه مادرش نیستی واسه همین به دخترت حسادت می‌کنه و یه جورایی در جلب محبت باهاش رقابت می‌کنه.

با خواهر بزرگتر صحبت کنید و قانعش کنید تا موقع دعوای بچه ها جانبداری نکنید و فقط از هم جداشون کنید . اونا بچه هستن و بعد دعوا آروم میشن خودشون باهم کنار میان.

خانم ها هر نظری میدید و اگر حتی یک درصد رو استارتر تاثیر بزاره براتون حق الناس میشه،مخصوصا اینکه در مورد بچه یتیم حرف می‌زنید.. 

انشالله استارتر چند سال دیگه مادری کنه تا خواهرشوهر رو به سلامتی عروس کنه ،الان نمیت نه دوتا بچه رو به امان خدا ول کنه ،اگر اتفاقی براشون بیوفته و خدایی نکرده به راه خطایی کشیده بشن استارتر هیچ وقت نمی تونه خودش رو ببخشه،تو رو خدا نظر میدید خدارو در نظر بگیرید وهمه جوانب رو بسنجید

استارتر خیلی زحمت کشیده تو این شش سال با سن کمش ،چندسال هم صبر کنه و گذشت به خرج بده تا انشالله عاقبت بخیر بشن

اسی مرحبا به قلب بزرگت که تاالان روزگارشونو سیاه نکردی 

اونایی که میگم فلان کارو نکن درک کن صدات درنیاد بیان ببینم یه ماه میتونن همچین شرایطیو تحمل کنن که تو اوج جوونی بشن لله دوتا بچه که قدردان هم نیستن حتی باوجود بارداری اسی یه کمکم نمیدن بهش درک باید متقابل باشه اسی میتونس شرایط اونا رو درک نکنه و برن بیوفتن دست یکی مثل زنداداش دوست من که شرایطشون مشابه اسی بود و دوست من مثل یه کلفت خونه زاد باهاش رفتار میشد شستوشو غذا همه چی با دوست من بود اخرشم توچهارده سالگی شوهرش داد .اونا باید یکم درک کنن بگن خب اسی هم خونواده درسی نداره بارداره بچه داره هرروز برای پنج نفر کار کردن اسون نیس چی میشه توخونه یه کمک کوچیک بدیم بهش .پس اوناهم مقصرن بزرگه کمک نمیده هیچ سرزن حامله هوارم میزنه

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687