امروز تو جمع خاله و زنداییم راجب دانشگاه حرف میزدن مادرم ور داش گفت فلانی (من) باید فلان رشته رو بیاره حقوق داره از پس خرجش برنمیایم انقدر دلم شکست ک غذا دردم شد من ک دارم همه تلاشم میکنم صب تا شب درس میخونم از همه تفریح ها و خرج کردنام گذشتم تا خرج اضافی نکنن چرا این حرف زد حس کردم اضافیم یه موجود بدرد نخور از همه جا تحت فشارم خانواده از همش بدتره بارها بهم گفته اولین بار ک کنکور دادی هر چی اوردی باید بری دارم میمیرم از ناراحتی چرا تروخدا شما اینجور با کنکوری های اطرافتان برخورد نکنین اگه نتونست بیاره یه بی ارزه نبینینش اگه داره تلاشش میکنه ناکافی نبینیش من از این رنج میبرم ک با وجود نمرات بالا و تمام تلاش بازم نمیبیننم اگه نمیخواستینم چرا آوردیم اگه از دختر بودنم بدت میاد چرا سقطم نکردی چرا گفتی همه عمرم گذشتم سر شما لعنتیا هیچ لذتی نبردم از زندگی چرا عمرتو گذاشتی رو منی ک دوسش نداری چرا عذاب میبینم از اینکه خانواده بی ارزش و منفور میبیننم😭😭