با دوستاش رفته بیرون از عصر و شب نمیاد و دورهمی دارن
و من اومدم خونه مادرم
یدونه اس نداده یا زنگ بزنه
همون عصر من زنگ زدم بهش بگم مواظب خودت باش و خوش بگذره و...
بدون خداحافظی قطع کرد و نذاشت کامل حرف بزنم🥺خیلی دلم گرفته ازش
کاش یکم زبون باز بود کاش یکم محبت بلد بود کاش و ای کاش
من خیلی دوست دارم گوشم بشنوه ولی میگه با کارام من نشون میدم
یدونه اسم بده خوبی
یا رسیدم
هیی....
اولین باره نیست شبا😞
چندسال ازدواج کردین
مامانم زنگ زده بود بهش برای کاری
یدونه همسرم ازش حال منو نپرسید
اکثر مردا همینن
شاید داذخ خیانت میکنه و الکی میگ پیش دوستاشه
کامل حالتو درک میکنم وبهت حق میدم. اینجور مردا مدله خاصین از من نصیحت ندیگه بهش زنگ نزن وپیام نده چون بعدا غر میزنه که کوفتم کردی دورهمی رو حتی وقتیم برگشت باهاش سرسنگین نباش ولی چند روز دیگه با زبون خوش ازش گله کن که یاد بگیره وقتی پیش دوستاشه احوالتو بگیره
حالا میخاد هفته بعد هم بره امروز یهویی شد هرچقدر گفتم شب نمون میگه اونو خودم میدونم
من یه بار شوهرم این کار کرد هیچی نگفتم بعد منم این کار کردم خیلی براش سنگین بود دیگه نرفت
