خانوما من از خونه مادرشوهر نشینی خسته شدم واقعا تا حالا صدبار تصمیم گرفتم بزارم برم خونه مادرم
هیچ اختیاری از خودمون نداریم هرکس از راه میرسه دربار میکنه میاد تو مادر شوهرم ساعت سه ظهر میاد تو سه ساعت میشینه حالا اگر من ده دقیقه برم که اصلا نمیرم هم با چش غره تیکه پاره میکنم ادمو. بخدا دلم خونه از دستشون
خدا ی همسر بی عرضه هم انداخته تو قسمت من گفته گفته بگیر لعنت به این قسمت من
اصلا اهل پس انداز نیست هرچی داره خرج خوراکی میکنه تو رو خدا ببین به این آدم چ میشه گفت ی لباس زورش میاد بخره برای خودش
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
من تو خونه پدر همسرم البته خونه مستقل زندگی میکردیم.خونه خودشون چند تا فلکه اونورتر.پدر همسرم میومد ی مغازه داشتن سرگرم بود.چسبیده به خونه.یهویی میومد تو حیاط یا حال.منم خب تازه عروس ناراحت میشدم.بعد میرفتم سرکار صبح س۶ و۴۰ میرفتم میگفت کجا میری ظهر برمیگشتم کجا بودی.کلا یکبار ب همسرم گفتم من حوصله جواب دادن ندارم مگه نمیدونه سرکار میرم.بعد دیگه نپرسید.کلا بعد چند وقت رفت.الانم فوت شدن.خدا بیامرز قبلش ی خونه اضافه داشتن فروخت داد به پا و بچه ها همه خونه دار شدیم.