با طلاهای سرعقدم ماشین خریدیم
۱۲ ملیون دیگه مونده بدیم طرف که سند به ناممون بشه
زنگ زدیم مادر شوهرم ۵تومن بیشتر نداشت
شوهرمم گفت پس هیچی من ۱۲ تومن نیاز دارم اونم برا خودت که دستت خالی نشه چون پدر شوهرم
به رحمت خدا رفته
بعدبابا بزرگ شوهرم کادو بهمون داد روزای اول که عقد کردیم بهمون گوسفند کادو داد ماهم گذاشتیم توی
گوسفند های مادر شوهرم نگهداره حالاگفتیم اون بفروش پولش بریز حسابمون گفته نه خودم بر میدارم
موقعه محصولات پولش بهتون میدم
خوب ما الان نیاز داریم پولش بفروش به یه غریبه
اعصابم خورد کرده منم دخالت نکردم
شوهرمم چون بابا نداره درکش میکنه گفت باشه قطش کرد 🖤💔🫤🫤حالا محصولش سه ماهه دیگه هست