2733
2739

مادر شوهر منم اینقدر فرق گذاشته بین بچه های من و بقیهٔ نوه هاش. چون از پدر و مادرای اونا می‌ترسه. کل کادوها و عیدی هایی که توی 20 سال به دوتا بچهٔ من داده به اندازه یه دونه کادوی تولد یکی از نوه هاش نمیشه.(این فقط یه مورد از فرق گذاشتن ها شون بود. )

از اون طرف بیشترین کمک و خدمات را همسر من بهشون ارائه میده ولی کو فهم و شعور. 

البته منم این ناراضی بودن را بهشون فهموندم و اصلا باهاشون قاطی و صمیمی نمی شم و خیلی محدود و رسمی رفت و آمد دارم. 

کنار آشیانهٔ تو آشیانه می‌کنم. فضای آشیانه را پر از ترانه می کنم. کسی سوال می کند به خاطر چه زنده ای؟و من برای زندگی تو را بهانه می‌کنم. 
با دخترش می رفتم اوایل کلاس.  بعد به شوهرم گفته بودن معلوم نیست صبح ها کحا می ره بعد شوهرم کفته ...

اینا تاوان میدن همیشه.

مادرشوهر و برادر شوهر من هم تاوان دادن و باز هم باید بدن.

إلهی به حق پنج تن آل عبا یک روز خوش نبینن.


ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

فقط دوری دوستی ازشون 

فقط 21 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
امضام بخون 👈لایک نکنید و درخواست دوستی ندید👍کاربر قدیمی ام تعلیق شدم 👈کاش آدم ها مثل زنبور عسل بعد از هر نیش زدن میمردن💔اگه امضام خوندی 👈👈👈میشه دعا کنید تو دلیم پسر باشه و سالم آخه وقتی فهمیدم باردارم که بابام به آغوش خدا رفت 😔 میخام اسم بابام روش بزارم 😭خدایا روح بابام در آرامش باشه 🙏😭 اگه دوست داشتید براش صلوات بفرستید ممنون میشم 🌷اگه امضام برات آشنا آمد حتما بهم بگو چون اون یکی کاربری رمزش پیدا نکردم ممکن با هم دوست باشیم ولی به خاطر اسمم نشناختیم😅
2731
اینا تاوان میدن همیشه. مادرشوهر و برادر شوهر من هم تاوان دادن و باز هم باید بدن. إلهی به حق پنج تن ...

نمی بینن ..خدا خودش حواسش جمع هست ..روزگاری می کفتم ایا خدا می بینه..هرچند قشنگترین روزهای زندگیم کذشت به همین حرف و حدیث و حسادت و...اما بازم خدا را شکر.

دختر دومم‌را که باردار بودم گفته بود فلانی دوباره دختر شد .. خدا نمی گذره ازشون ..الان هم که مرده گاهی میگم شاید خیلی بد هستم که نمی تونم حلال کنم ولی بازم میگم یک هفته بعد عروسی دعوایی برام درست کردکه نگم بهتر...

سلام.مادر سه دختر هستم .سال ۹۸وقتی دختر سوم را باردار بودم بی خوابی های شبانه مرا با نی نی سایت آشنا کرد وقتی هدیه خدا به دنیا آمد چند ماهی از نی نی سایت دور شدم و بعد باز برگشتم چند وقتی دیدم و‌خواندم دعواهای مادر شوهر و جاری و عروس و زن برادر .سپس خواستم با کاربری جدید وارد شوم .پس قدیمی هستم هرچند تاریخ عضویتم  جدید است
نمی بینن ..خدا خودش حواسش جمع هست ..روزگاری می کفتم ایا خدا می بینه..هرچند قشنگترین روزهای زندگیم کذ ...

دقیقاً دقیقاً منم بهترین روزهای جوانی و شادابیم به جنگ و جدل با اینا گذشت. تمام ذوق و شوقی که برای زندگی داشتم از دست دادم.

اما بازم خدارو شکر. با اذیتای اینا رشد کردم، تلاش کردم، موفق شدم.

اونا هم الان دیگه مشغول بدبختیای خودشونن که الهی به حق امیرالمومنین بیشتر و بیشتر سرگرم خودشون بشن.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز